سلام...
خوشحالم با وبلاگت اشنا شدم در ضمن خوشحالم دوست هاي خوبي داري...
سلام زينب جون خوبي دوست جونم ؟
احوال شما ؟ من احوالژرس دوست گل و نازم از مامان جون بودم .
از امام رضا ع ميخوام ان شاالله هر چه زودتر بطلبه بيان مشهد .
فداي زينب جونم بشم .....
سلام
به ما هم سري بزن
شايد به دردت بخوره
باي
به آرامي از کنارش عبور کردم . شايد اونم مثل بقيه آدمايي بود که توگوشه وکنار اين شهر بارها و بارها به چشم خوردن ولي نمي دونم چي شد که برگشتم طرفش ...آروم نشستم جلوش و باهاش سلام و احوال پرسي کردم .وقتي داشتم باهاش حرف مي زدم ناخود آگاه به ياد جمله اول اين مطلب افتادم .....ونداده هايت حکمت
.
اين بار با يك گزارش و يك مصاحبه كوتاه به روزم .
منتظر قدوم سبزت هستم
به به به به
زينب خانم گل
چه عجب چشممون به جمال شما روشن شد
بي معرفت كجايي اين وبلاگت هر روز گريه زاري مي كنه
دوست هم دوستاي قديم