سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وای از دست بابا!! - نوشته‏های زینب کوچولو

صفحه اصلی وبلاگ

پارسی بلاگ

شناسنامه من

ایمیل من

 RSS 

اوقات شرعی
دوشنبه 86 فروردین 13 ساعت 10:28 عصروای از دست بابا!!

نمی‌دونم من از دست بابام چکار کنم؟  اون وقتا که سرش توی وبلاگ خودش بود و کاری به من نداشت. الان هم که مجبور شده برای من یه وبلاگ بزنه، باز هم به من کاری نداره. بهش می‌گم بابا این همه وقت که توی وبلاگ خودت هستی، خوب یه کمی هم به من اجازه بده که برم و به وبلاگم سر بزنم. بابا هم می‌خنده و می‌گه آخه بچه فسقلی تو رو چه به این حرفها!  خودم هر وقت بی‌کار شدم می‌رم و به اون سر می‌زنم. اصلا این بابا همیشه عادت داره که منو مسخره کنه.  نمی‌دونه که من دیگه بزرگ شدم. اگه من کوچیک بودم که این همه آدم به من نظر نمی‌دادن.  تازه خیلی‌ها هم می‌رن توی وبلاگ بابا، حال منو می‌پرسن.  به خاطر همینه که اعصاب بابا به هم ریخته. حسودیش می‌شه. آخه دلش خوشه که یکی به اون نظر داده. بعد که می‌ره و نظرات رو می‌خونه، می‌بینه که اون پیام در مورد منه و یکی از دوستام حال منو پرسیده.


متن فوق توسط: زینب نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)
درباره خودم
وای از دست بابا!! - نوشته‏های زینب کوچولو
زینب
لوگوم
وای از دست بابا!! - نوشته‏های زینب کوچولو
لوگوی دوستانم






آهنگ وبلاگم
اسم و ایمیلتون رو بزارید تا وقتی نوشتم خبرتون کنم  
 
آمارم
بازدید امروز: 1 بازدید
بازدید دیروز: 9 بازدید
بازدید کل: 122668 بازدید